چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۰ ب.ظ
لیلة قدر رائحهای دارد که...
آیت الله جوادی آملی:
ولی عصر (عج)؛ مهماندار ملائکه
لیلة قدر رائحهای دارد که اگر کسی بوی
شب قدر را استشمام کرد، بوی بهشت به مشامش رسیده است. دشمنان دین برای
اینکه با قرآن ناطق مبارزه کنند، اصل عظمت لیله قدر را به دست فراموشی
سپردهاند.
عدّهای منکرند و بر این پندار باطلند که با رحلت رسول اکرم
(ص)، شب قدر هم رخت بر بسته است و دیگر قدری نیست! زیرا با انکار لیله قدر،
ولایت را و عظمت ولیّ هر عصری و امام آن زمان را در هم شکستهاند و ائمه
(علیهم السَّلام) به ما تأکید کردهاند، اصرار کردهاند که شب قدر را با
ولایت اهل بیت زنده نگه بدارید و با دیگران به عنوان شب قدر احتجاج کنید،
بگویید: چون شب قدر همیشه هست، در تمام ماه مبارک رمضان شب قدر هست و در
تمام شبهای قدر فرشتگان نازل میشوند و فرشتگان مقدّرات و معارف را از
آسمان به زمین میآورند ؛ مهماندار این همه فرشتهها کیست؟ آنکه همه معارف و
مقدّرات را از ملائکه تحویل میگیرد، کیست؟ آیا در زمین ولیّ زمین و زمانی
هست که مهماندار ملائکه باشد یا نه؟!
حتماً در هر عصر و در هر زمینی وجود
مبارک ولیعصر حضور و ظهور دارد، تا مهمانی همه فرشتگان را که مقدّرات
آسمانی را به همراه دارند، تحویل بگیرد. سهم مهم دعا در تنظیم مقدّرات شب قدر
مقدّرات
با دعا و نیایش و صله رحم و صدقه و احسان قابل تغییر است. آنچه در شب قدر
میگذرد، این است که اگر فلان کس این راه را طی کند، با این امور خیر مأنوس
باشد؛ فلان خیر هم به او میرسد. لذا نیایش و دعا در شب قدر، مناجات با
خدائی که مُبدّلُ السّیئاتِ بِالحَسَنات(1) است؛ سهم مؤثری در تغییر
برنامههای گذشته دارد. آینده را با همین نیایشها و دعا و تصمیم و عزم
نشأت گرفته از این نیایش و دعا میتوان ساخت و باید هم ساخت.
گفتند:
لیله قدر هم فضایش و لطافت هوایش، لطافت بهشت است و هم رائحه دلانگیز بهشت
دارد. اگر در شما حالتی پدید آمد که احساس نشاط ملکوتی کردید ولو یک لحظه؛
همان یک لحظه را مغتنم بشمرید، زیرا معلوم میشود پرده کنار رفت؛ و پشت
پرده را که اسرار غیبی است، نشان دادهاند.
برای برخیها از اوّل شب تا آخر
شب این حالت پدید میآید، برای بعضیها در پاسی از شب، برای برخیها مثل
برق خاطف زود میگذرد؛ ولی بالأخره شب قدر هوای او هوای بهشت و بوی او بوی
بهشت است. زیرا مجموعه قرآن و عترت در شب قدر ظهور خاص دارند.
اجابت همه انسانها، حتّی افراد خدانشناس در (شب قدر)
در
این شب خدا هیچ مهمانی را بدون اجابت از در خانه ضیافت خود محروم نمیکند.
زیرا خدای سبحان نخوانده را میپذیرد، چه رسد به خواندهها را! آنها را که
ذات أقدس إله به رسمیّت نمیشناسد، به آنها پاسخ مثبت میدهد، چه رسد به
کسانی که در پیشگاه خدا و قرآن و عترت معروفند.
در دعاهای ماه رجب
خواندهایم که ذات أقدس إله به کسانی که خدانشناسند، محبت دارد؛ چه رسد به
خداشناسان! در دعاهای ماه پربرکت رمضان هم میخوانیم: خدایا! تو دعوت
کردهای، تو ناخواندهها را میپذیری، چه رسد به دعوت شدهها!! تو دعوت
کردی، گفتی: بخوان. ما هم آمدیم، تو را میخوانیم؛ ممکن نیست تو به وعدهات
اجابت نکنی.
اینکه در دعاها میگوئیم: خدایا! به وعدهات عمل کن؛ این نه
برای آن است که ذات أقدس إله (معاذالله) خُلف وعده میکند! خُلف وعده حکیم،
محال است، گرچه خُلف وعیدش ممتنع نیست. او ممکن است تهدید بکند و بترساند،
ولی به تهدیدش عمل نکند. اِرعاب بکند، ولی کسی را مرعوب نکند و بگذرد؛ ولی
ممکن نیست وعده بدهد، به وعده عمل نکند!
عدم خُلف وعده الهی نسبت به بندگان
اینکه
ما در دعاها به حضرتش عرض میکنیم: خدایا! آنچه را وعده دادی عمل بکن؛ نه
برای آن است که او به وعده عمل نمیکند، بلکه برای یکی از این دو نکته است؛
یا ما خود را واجد شرائط وعده او نمیبینیم، میگوییم: خدایا! تو درباره
نیکان و بندگان روزگار وعده دادی؛ معلوم نیست که ما واجد شرائط باشیم، روزه
ما مقبول باشد! ولی آن وعدهای که به بندگان روزهدار دادی، به ما هم
بده. یا برای آن است که گفتوگو با محبوب لذیذ است، خود مناجات لذیذ است،
خود راز و نیاز لذّتبخش است؛ نه برای آن است که او خُلف وعده میکند (معاذ
الله)! نه برای آن است که ما واجد شرائط وعده نیستیم! إن شآءَ الله همگان
واجد شرائط وعدهاند، او هم که خُلف وعده نمیکند؛ لکن راز گفتن و زمزمه
کردن با محبوب دلپذیر است.
در چنین فضائی که همگان گفتهاند: یاالله، در
چنین فضائی که سالمندان و میانسالان و نوسالان گفتند: یاالله؛ قرآن
خواندند، اشک توسل ریختند و اشک ندامت جاری کردند و ذات أقدس إله هم که به
این اشک بها میدهد؛ زمینه برای رازگوئی با خدا فراهم است.
استشمام هوای دلپذیر بهشتی به وسیله شامه قلب انسان در شب قدر
اینکه
عرض شد: گاهی ممکن است در تمام شب قدر انسان هوای بهشت را استنشاق کند یا
در مقطعی از شب رایحه بهشت را استشمام کند؛ برای آن است که برخی در صدر و
ساقه شب، قلب شفافی دارند، برخیها در مقطعی از شب دل بهشتی دارند.
اوّلین
شرط آن است که قلب ما بهشتی شود، زیرا اگر استنشاق است، با شامّه قلب است
که انسان آن رایحه را، یا آن فضا و هوای لطیف را استنشاق و استشمام میکند.
قلب بهشتیها از خیانت و کینه و عداوت منزّه است، قلبی است سلیم که با
توحید ناب وارد بهشت شدهاند؛ نه غیر خدا در آن قلب حضور دارد، نه کینه کسی
در آن قلب رخنه کرده است!
طهارت قلب از غبار کینه، وسیله انعکاس «محبوب» در آینه دل
با
چنین دلی إن شآءَ الله با محبوبمان مناجات کنیم. حقّی اگر از کسی بر عهده
ماست، تصمیم قطعی بگیریم که آن حق را اداء کنیم. حقّی اگر از ما بر عهده
کسی است، هم اکنون مصمّم بشویم که او را حلال کنیم؛ تا کینه کسی در قلب ما
نباشد، بد کسی را نخواهیم.
اگر این قلب شفاف شد، آنگاه آن را به سمت نورُ
السَّمواتِ وَالأرض(2) نگه بداریم تا در این آینه شفاف فیض آن نورُ
السَّموات بتابد. آنکه آینهاش را غبارآلود کرد، چیزی در آینه دلش منعکس
نمیشود؛ یا آینه شفاف را به سمت غیر خورشید نگه داشت، عکسی از آفتاب در
آینهاش جلوه نمیکند.
این دو کار وظیفه ما بندگان است که قلب را شفاف و
آینهگونه کنیم، اوّلاً؛ و به سمت محبوبمان نگه بداریم، ثانیاً. اگر این
قلب مثل آینه شد و اگر به سمت (بِکَ یا اَلله) متوجه شد، آنگاه فیض و فوز
خاصّ الهی در این دل میتابد.
پس اوّلین شرط آن است که غیرخدا را از
صحنه دل بزداییم و کینه احدی را به دل راه ندهیم. آنگاه از گذشتههای
زشتمان نادم باشیم، تصمیم قطعی بر تدارک و جبران در آینده بگیریم و بگوئیم :
خدایا! در کنار سفره مهمانی تو با دست نیاز آمدم. هیچ چیزی به همراه
نیاوردم، مگر احساس مذلّت و بردگی و بندگی و فقر در پیشگاه ملکوتی تو :
أنتَ الخالِقُ وَ أنَا المَخلُوق، أنتَ الغَنِیُّ وَ أنَا الفَقیر، أنتَ
الحَیُّ وَ أنَا المَیِّت(3)؛
این زمزمهها را که در طول سحرها در طی این
یک ماه گفتید و میگویید إنشآءَ الله، اینها وسیلهای است که یک انسان
سالک را به پیشگاه ذات أقدس إله آشنا میکند. با این امید که هرگز او
بندهای را ناامید نمیکند، با شفیع قرار دادن انبیاء و اولیاء در کنار صحف
آسمانی، با شفیع قرار دادن عترت طاهرین (علیهمالسَّلام) در کنار قرآن
کریم، با ذات أقدس إله گفتوگو میکنیم.
چگونگی درخواست ادعیه از خدای سبحان در شب قدر
حاجتهای
عمومی مسلمانهای مشرق و مغرب عالم را در درجه اوّل در نظر میگیریم،
محرومان و مستضعفان جهان اسلامی، مخصوصاً فلسطینیهای مظلوم را در نظر
میگیریم، محرومان افغانستان و کشورهای زیر سلطه بیگانگان را در نظر
میگیریم، استقلال و امنیّت و تمامیّت أرضی کشور صاحبالزّمان و اهلبیت،
ایران اسلامی را در نظر میگیریم؛
بعد از این حوائج عمومی، سلامتی نظام و
مقام معظّم رهبری، صیانت دولت و ملّت و مملکت و تمامیّت أرضی، همه اینها را
که در نظر گرفتیم، حوائج خاصّه را از نظر دور ندارید، درمان بیماری
بیماران، مخصوصاً جانبازان عزیز، حلّ مشکلات و معضلات دولت و ملّت، رفع
نیازهای فردی و اجتماعی، شفای بیماری بیماران داخل و خارج و توسعه اقتصادی
و ادای دیون و دهها مشکلاتی که هر کسی با آن روبهرو است؛
اینها را در پیشگاه ذات أقدس إله مطرح کنیم، مطمئن باشیم در برابر قدرت بیکران ذات أقدس إله، حلّ همه این معضلات در طَرَفهُ العِین میسور و مقدور هست.
بیانات معظمله در مراسم احیای شب قدر
۹۳/۰۴/۲۵